شیرین کاری های آرمانی
آرمانی مامان خیلی شیطن شدی هرچه قدر بگم کمه البته خونه خودمون بهتری آرومتری اما وقتی میریم خونه بابایی ( بابای من ) خداییش زلزله میشی نمیدونم چرا ؟؟؟؟؟همه چی رو بهم میریزی میشکونی خاله هات رو گاز میگیری اذییت میکنی وقتی میگم تو خونه خودمون اصلاااااااااااااا اینجور نیستی تعجب میکنن تا به حال نشده مهمانی جایی بریم و گل پسر من خرابکاری نکرده باشه تو شکوندن استادی شدی برا خودت اما در کل خیلی شیرین شدی مدام میای منو میبوسی صدام میکنی ماما ماما منم میگم جانم مثلا نشونم میدی چه کارتونی داری میبینی یا اسباب بازی هاتو نشونم میدی بابای هم تا از سر کار میاد ذوق میکنی صدا مزنی بابا با بابا و میری بغل بابایی بوسش میکنی یاد گرفتی مسواک کنی اما...
نویسنده :
مامانی
6:50